Friday, July 27, 2012

برگردان یک آواز: جهان امروز جهان اشفته ای ست، خواننده دانا های تاور- برگردان فارسی: گیل آوایی



جهان امروزجهان اشفته ای ست
دانا های تاور-دانی دانیل


هر چه می کنی، هر چه می گویی، بستگی زیادی به  چگونه زیستنِ امروزت دارد
چه می خواهی و چه بدست می آری
هر کسی می داندچه می بری
چه می بینی و چه می شنوی
وقتی دوباره  دور و برت را فرا می گیرد، روشن نیست
می گویی آری، آنان می گویند نه، هرجا که می روی همه می گویند

می کوشی به مرد دیگری دستِ یاری دهی
او مهربانی ات را ضعف تو تعبیر می کند
هرگز کاری که به تو روا می دارند به دیگری روا مدار
بجای آن راه دیگر بجو

هرچه می گویم چیزی ست که می دانم، می کوشم مهری را که خانه به خانه می رود بدست آرم
تو می ایستی، عبادت می کنی، این کار دیگر روشِ سپری شده است
گامی به جلو می نهی، مایلها[1] طول می کشد

می کوشی به مرد دیگری دستِ یاری دهی
او مهربانی ات را ضعف تو تعبیر می کند
هرگز کاری که به تو روا می دارند به دیگری روا مدار
بهتر است همان کار را روا بدرای پیش از آنکه آنها برتو روا بدارند

کاری که می کنی، حرفی که می زنی، به چگونه زیستنت امروز بستگی دارد
چه می خواهی و چه بدست می آری
همه می دانندچه می بری
و حالا چه می بینی و چه می شنوی
وقتی دوباره  دور و برت را فرا می گیرد، همان چیزی نخواهد شد که بود
زیرا تو می خواهی آری بگویی و آنها نه
و آسمان ریسمان می بافند، هر جا که می روی

و می دانی،  تو؟ تو می کوشی به کسی دیگر دست یاری دهی
تو می دانی او چه خواهد کرد؟
او مهربانی ات را از ضعف تو تعبیر می کند
تو می کوشی برای دیگری کاری کنی که انتظار داری همان کار را آنان برای تو کنند
آه! آه! فراموش کن! آن هم چیز دیگری خواهد شد
پس تو می کوشی به مردی دیگر روا بداریف آه گوش کن، دست یاری؟
او مهربانی ات را از ضعف تو تعبیر خواهد کرد!
هرگز چیری که آنان برتو روا می دارند، روا مدار
حداکثر تلاشم را می کنم که برای تو بیهوده باشد( برتو پیش پا افتاد نماید-م)
بهتر است بکوشی به کسی دیگر دست یاری دهی.

This World Today Is A Mess
Donna Hightower -
(Danny Daniel/Donna Hightower)

What you do, what you say, has a lot to do in how you live today.
What you want, and what you make
Everybody knows it's only what you take.
What you see, and what you hear
When it comes around again, it's not too clear.
You say yes, they say no, everybody's talking everywhere you go.

You try to give another man a helping hand.
He will take your kindness for a weaker stand.
Never do to others what they do to you.
Try to find another way to make it through.

What I say is what I know, try to get a favour going from door to door.
You stop and pray, it's out of style.
You get a step ahead, it takes a hundred of miles.
What I say is what I know, try to get a favour going from door to door.
You stop and pray, you know that's out of style
Get a step ahead, it takes a hundred miles.

You try to give another man a helping hand.
He will take your kindness for a weaker stand.
Never do to others what they do to you.
You'd better do it to them before they do it to you !

What you do, and what you say, has a lot to do in how you live today.
What you want, what you make
Everybody knows it's only what you take.
And now what you see, and what you hear
When it comes around again, it's not gonna be the same thing
Because you're gonna say yes, and they're gonna say no
And everybody's gonna talk, and talk
And bla bla, everywhere you go.

And you know something ? You try to give another man a helping hand.
You know what he's gonna do ?
He's gonna take your kindness for a weaker stand.
You try to do for others what you'd like them to do to you.
Ah ! Ah ! Forget it ! It's gonna be some other kind thing !
So you try to give another man, ah! listen, a helping hand ?
He will take your kindness for a weaker stand !
Never do to others what they do to you.
Gonna try to do the best I can to make it all suck it to you !
You better try to give another man another helpin' hand.



[1]مقياس سنجش مسافت (ميل ) معادل 1609.35 متر

Monday, July 09, 2012

ده سروده از خریت کمرای شاعر هلندی با برگردان فارسی - گیل آوایی


ده سروده از شاعر هلندی " خریت کُمرای Gerrit Komrij   به فارسی برگردانده و همراه با متن هلندی منتشر کرده ام. برای خواندن یا دریافت کامل این سروده ها
همینجا کلیک نمایید
امید وارم مورد استفاده علاقمندان قرار گیرد

با مهر 
گیل آوایی

Saturday, July 07, 2012

ترس، خِریت کُمرای، شاعر هلندی برگردان فارسی: گیل آوایی

ترس
خِریت کُمرایGerrit Komrij، شاعر هلندی
برگردان فارسی: گیل آوایی

معصومانه سرودنِ شعری می آغازی.
چند حرف، شکل می گیرند
خودش ساخته می شود. نزدیک هم نظم می یابند
هنوز ساکتند. آنها چشم به راه توفانند.

از پیچ و تابِ مرده، نوشته شده، خطها ، برگرفتن
برخاستن- هیچ انسانی نمی داند درچه باره ای ست
 کشمش ها میان صداها
در همهمه های بی صدا، خشمگین

در همان لحظه است که به چیزی مثل پیام تبدیل می شود
یک پیامِ کمک ( اس او اسS.O.S) از فاصله ای در بهشت
پرده می دردو تو از چهره ات فریاد می زنی.
.
چشمانت را ببند. خود را به حماقت نزن.
تُندرِ بی کلام را به مبارزه نخواه
خودت را با الفباها تعیین کن.



Angst
Gerrit Komrij

Heel argeloos begin je een gedicht.
Een aantal letters, aangenaam van vorm.
Het gaat vanzelf. Er slibben regels dicht.
Ze zwijgen nog. Ze wachten op de storm.

Uit dode krullen, schreven, lijnen, halen
Ontstaan - geen mens die weet waaraan het ligt -
Schermutselingen tussen de vocalen.
De consonanten brommen mee, ontsticht.

Pas dan ontpopt zich iets als een bericht.
Een sos uit een ver paradijs.
De voorhang scheurt. Je schrikt van het gezicht.

Doe dicht je ogen. Raak niet van de wijs.
Tart niet de woordeloze bliksemschicht.
Bepaal je tot je e's en o's en ij's.


همه چیز می ماند- خریت کُمرای، شاعر هلندی برگردان فارسی: گیل آوایی


همه چیز می ماند

خریت کُمرایGerrit Komrij، شاعر هلندی

برگردان فارسی: گیل آوایی


آنجا دیواری ایستاده که آن را من لمس کرده ام
دیوار در هم شکست. از آوارِ آن
پایه ای بنیان نهاده شد
من درخت میوه ای در باغچه کهنه ام کاشتم

این باغچه اسفالت شد. در ژرفای پنج متر
ریشه هویجی هنوز به آرامی می روید
پنج قرن اگر نیاز باشد. گریپ اسپانیایی 
هرگز روی مارس فرود نمی آید زیرا من سرفه کرده ام.

رفیقی بود ( رفیقی ست – م) که به او نوشته ام
صخره ای که اسمم را روی آن کنده ام
تو بخشی از همه چیزی که در زندگی هستند، هستی
همه چیز باقی می مانند وقتی تو می میری. ( تو می روی، ولی همه چیز باقی می مانند-م)


Alles blijft
Gerrit Komrij

Daar stond een muur die ik heb aangeraakt.
De muur werd afgebroken. Van het puin
werd verderop een fundament gemaakt.
Ik plantte een fruitboom in mijn oude tuin.

Die werd geasfalteerd. Vijf meter diep
Houdt zich een wortelstronk nog grommend koest.
Vijf eeuwen lang desnoods. De Spaanse griep
Landt ooit op Mars omdat ik heb gehoest.

Er was een vriend aan wie ik heb geschreven,
Een rots waar ik mijn naam in heb gekerfd.
Je bent een deel van alles bij je leven
En alles blijft bestaan wanneer je sterft .